دسته بندی

دانشنامه تبرستان و مازندران

دانشنامه تبرستان و مازندران

 

بهانه + درد دل + دانشنامه تبرستان و مازندران

 
نمی دانم به بهانه معرفی کتابی عالیقدر درد دل کنم و یا به بهانه درد و دل کردن با شما همشهریان خوبم کتابی بی نظیر را به شما عزیزان معرفی کنم .به هرحال از قدیم گفته اند هر چه کنی به خود کنی ! و مضمونش این است که هم درد دل بنده کوچک که دیر زمانی نیست که  اَلَکَش را آویخته به درد می خورد و صد البته کتاب گرانقدر دانشنامه تبرستان ومازندران به کار این دوران شما می آید .
می گویم این دوران شما ، منظورم دوان کرونایی نیست بلکه منظورم دوران آنهمه  پرس و جو و جستجو و نیافتن کتابی جامع در زمینه تاریخ و فرهنگ و جغرافیای بهشهر امروز, و دقیقاً از همین امروز به سر آمده است . یادم می آید در طول دوره ای که در کتابفروشی در خدمت شما بوده ام صدها محقق و علاقمند به فرهنگ این مرز و بوم زیبا سراغ کتاب اشرف البلاد را می گرفتید و آخرش  دستمان به این کتاب نرسید که نرسید امّا کوتاه زمانی است که مجموعه ای بسیار نفیس و ارزشمند که  دهها برابر ازنظرروش های تحقیق و پژوهش نسبت که سلفش پیش افتاده  است به زیور طبع آراسته شده و کوتاه زمانی است  قدمهای مبارک  خود را به کتابفروشی های ایران به خصوص مازندران گذاشته  به این امید که به دلها و روان ما که تشنه  دانستن قطره ای از فرهنگ و هنر و عاشق  شناخت هویت خویش (مازندران) هستیم ، راهی باز کند .


گاهی بعضی از جوانها که امروز جوا نتر شده اند  حکایت هایی  عاشقانه را نقل می کردند و آنرا خاستگاه هویت خویش می دانستند.پژوهشگرانی که بدون هیچ چشمداشتی دستمزد اندک ماهیانه خود را صرف شناساندن روستای خودشان کردند .جوانانی که با عشق مشاهیر شهرخود را به رخ کشیدنداز زندگی و رفتار و کرامات آنها نقل کردند و با همه وجود خواستند که بگویند :
یاد باد آن روزگاران یاد باد و البته زما اهل مازندران هم  یاد باد
امروز من از خودم می پرسم آیا آنهمه شور و اشتیاق برای دانستن تمام شد!؟ و یا انتظار معشوق ، عاشق را جان به لب کرد ه و نوشدارو بعد از مرگ سهراب آمده ...!
نمی دانم بنابراین وقتی ذوق زدگی خودم را از دیدن این مجموعه نفیس به کنار نهادم سعی کردم یک تحقیق نیم بند روی فروش این کتاب وبه  تبع آن استقبال مردم مازندران از چنین پدیده ای انجام دهم . و البته با کمال شگفتی خیالم راحت شد که من تنها نیودم و مشتاقان دانستن هویت و تاریخ و تمدن این دیارعزیز کم نیستند.
شرح موجودیت این کتاب و روش شناسی آن دراین مقال نمی گنجد چرا که تلاش 30 سال زنان و مردان نخبه ، جایگاهی رفیع و دلی بزرگ می خواهد که شما عزیزان با مطالعه این کتاب بدان واقف خواهید شد. همین بس که بگویم بسیارمنابع در قالب کتاب در 60 سال پیش چاپ و روانه خانه ذهن ما شمالی ها شده است . امّا جایگاه کتابی که مانند یک چترهمه آنها را در بر گیرد  و زحمات و اندیشه های آن بزرگان و همچنین خلاء همه دانسته هایی که تا کنون مکتوم مانده بودند را پرکند و به مردم این شهر و دیار هویت را بازگرداند خالی بود که با کتاب  رونمایی دانشنامه تبرستان و مازندران  به افتخار می گویم  زحمات سه دهه عمر والا تباران این سرزمین آن فاصله ها پر شد از این پس هر پژوهشگرمی داند که باید از کدام نقطه بیآغازد ، هرعلاقمندی می تواند سر منشاء قصه های نیمه تمامش را در آن جستجو کند و ریشه هایش را پیدا کند. حتی هرخوش سخنی بی پروا  قصه هایش را در هر جمعی نقل کند و با اطمینان بگوید من در دانشنامه تبرستان خوانده ام .
همشهریان خوبم هدف از اطاله کلام فرصتی است که اکنون پیش روی ماست برای به چنگ آوردن اثری ارزشمند که شاید حسرت دوباره دیدنش در دلمان بماند چرا که مجموعه هایی از این دست به دلیل پر هزینه بودن هم در ویرایش و اصلاح و کارهای پیوسته علمی و هم در هزینه های مادی که به ناچار به سرپرستان مجموعه تحمیل میشود به طریق باور نکردنی نایاب میشوند . به امید روزی که همه ما در خانه هایمان روی طاقچه دلمان مجموعه ای مانند دانشنامه تبرستان و مازندران را داشته باشیم تا کودکانمان ببینند و نوه هایمان بخوانند و بدانند که چه قومی بودیم از کجا آمدیم و زندگی فقط پنچره چشم مانیست بلکه روح بزرگ و جاودانه ای است که ما فقط اندکی از آنرا شناخته ایم .
 
گروه پژوهشی کتابسرای دانشجو بهشهر11 تیر ماه 1399