کتاب سن پابلو نوشته ریچارد مکنا

«سان پابلو»، يك كشتي قديمي بود كه از اسپانيا گرفته شده و براي ماموريت گشت زني در جريان شورش «بوكسر» به رودخانة «يانگ تسه» آمده بود. اين كشتي و ماموريت آن طي 30 سال گذشته تا امروز، يعني ژوئن 1925، به ميراث باقي مانده است. كشتي هاي ديگر گاهي تا «شانگهاي» مي رفتند، ولي سان پابلو هرگز پايين تر از «هانكو» نمي رفت. «جك هولمن» به افسانه و گذشتة سان پابلو اعتقاد نداشت و تصور مي كرد كه آن، همچنان يك كشتي زيبا و ديدني است. بعد از شش سال ماموريت در چين، نيروي دريايي به او ماموريت داده بود كه در كشتي جنگي سان پابلو، به عنوان مهندس موتورخانه خدمت كند. او با پاكت سوابق و حكم ماموريتش به كشتي رفت و «فرنچي برگوين»، اولين كسي بود كه با او ملاقات كرد. بعد از آن «فانگ» را ديد و آن دو بعد از ثبت مشخصات و نوع ماموريت هولمن، او را به كشتي راه دادند و او هم يك سان پابلويي شد. بعد از آن ماجراهايي رخ داد كه در ادامة داستان بازگو شده است