توضیحات
کتاب زنان کوچک (Little Women) دربردارنده داستانی پیرامون خانواده ای با چهار دختر به نام های مگ، جو، بت و امی است. دخترانی شاد که پدرشان عازم جنگ شده و حالا در کنار مادرشان روزها را سپری می کنند؛ سال نو در پیش است و دخترها تصمیم گرفتند به نسخه ای بهتر از خودشان مبدل شوند هرچند ممکن است کار خیلی خیلی سختی به نظر بیاید.
این داستان را لویزا می الکات نگارش کرده و محمد صادق شریعتی به فارسی برگردانده است. انتشارات گویش نو زنان کوچک را به دو زبان فارسی و انگلیسی در اختیار مخاطب گذاشته و سی دی صوتی آن را نیز به همراه کتاب ارائه نموده تا خواننده را با تلفظ کلمات آشنا سازد. این سی دی هم چنین داستان های دیگری هم چون الیور توئیست، مکبث، سفرهای گالیور و… را به زبان انگلیسی در خود جای داده است.
گزیده ای از کتاب
.Laurie and the four girls were soon great friends. Mr. Brooke complained to old gentleman that his student was always running across to see the Marc
لاری و چهار دختر به زودی دوستان خوب یکدیگر شدند. آقای بروک به پیرمرد متشخص شکوه می کرد که شاگردش همیشه می گریزد تا دخترهای مارس را ببیند.
‘.Let him have a bit of a holiday,’ said Mr. Laurence. ‘He can catch up with his studies later’
آقای لارنس می گفت: «بگذار کمی تفریح کند. بعدا خودش را به درس می رساند.»
.What good times they had! Writing and acting plays, happy evenings at the Marches, and little parties at the big house. Only Beth was too shy to go to
چه اوقات خوشی داشتند! نوشتن و اجرای نمایشنامه ها، شب های شاد در خانه خانواده مارس، و مهمانی های کوچک در خانه بزرگ. تنها بت از رفتن به آنجا خجالت می کشید.
When Mr. Laurence heard about Beth’s shyness, he came to have tea with their mother one day, and began to talk about music and great singers he had heard. Beth found it impossible to stay in her corner and came to listen
وقتی آقای لارنس شنید که بت خجالت می کشد، روزی برای نوشیدن چای با مادرشان آمد، و به حرف زدن درباره موسیقی و خوانندگان بزرگی که می شناخت پرداخت. بت دریافت که گوشه گرفتن غیر ممکن است و آمد تا گوش بدهد…
کتاب زنان کوچک (Little Women) دربردارنده داستانی پیرامون خانواده ای با چهار دختر به نام های مگ، جو، بت و امی است. دخترانی شاد که پدرشان عازم جنگ شده و حالا در کنار مادرشان روزها را سپری می کنند؛ سال نو در پیش است و دخترها تصمیم گرفتند به نسخه ای بهتر از خودشان مبدل شوند هرچند ممکن است کار خیلی خیلی سختی به نظر بیاید.
این داستان را لویزا می الکات نگارش کرده و محمد صادق شریعتی به فارسی برگردانده است. انتشارات گویش نو زنان کوچک را به دو زبان فارسی و انگلیسی در اختیار مخاطب گذاشته و سی دی صوتی آن را نیز به همراه کتاب ارائه نموده تا خواننده را با تلفظ کلمات آشنا سازد. این سی دی هم چنین داستان های دیگری هم چون الیور توئیست، مکبث، سفرهای گالیور و… را به زبان انگلیسی در خود جای داده است.
گزیده ای از کتاب
.Laurie and the four girls were soon great friends. Mr. Brooke complained to old gentleman that his student was always running across to see the Marc
لاری و چهار دختر به زودی دوستان خوب یکدیگر شدند. آقای بروک به پیرمرد متشخص شکوه می کرد که شاگردش همیشه می گریزد تا دخترهای مارس را ببیند.
‘.Let him have a bit of a holiday,’ said Mr. Laurence. ‘He can catch up with his studies later’
آقای لارنس می گفت: «بگذار کمی تفریح کند. بعدا خودش را به درس می رساند.»
.What good times they had! Writing and acting plays, happy evenings at the Marches, and little parties at the big house. Only Beth was too shy to go to
چه اوقات خوشی داشتند! نوشتن و اجرای نمایشنامه ها، شب های شاد در خانه خانواده مارس، و مهمانی های کوچک در خانه بزرگ. تنها بت از رفتن به آنجا خجالت می کشید.
When Mr. Laurence heard about Beth’s shyness, he came to have tea with their mother one day, and began to talk about music and great singers he had heard. Beth found it impossible to stay in her corner and came to listen
وقتی آقای لارنس شنید که بت خجالت می کشد، روزی برای نوشیدن چای با مادرشان آمد، و به حرف زدن درباره موسیقی و خوانندگان بزرگی که می شناخت پرداخت. بت دریافت که گوشه گرفتن غیر ممکن است و آمد تا گوش بدهد…
امتیاز کاربران به: زنان کوچک -little women(گویش نو) 2زبانه باcd
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.