مشخصات کتاب ناشر عطرکاج نویسنده پائولو کوئلیو تعداد صفحات 197 قطع کتاب رقعی نوع جلد شمیز سال چاپ 0 کد کالا 22456 مترجم پروانه طاهری
توضیحات
کتاب ماتاهاری اثری است از پائولو کوئلیو به ترجمه پروانه طاهری و چاپ انتشارات عطر کاج. در رمان پیش رو کوئلیو کوشیده است که زندگی ماتاهاری را بر اساس واقعیت به خواننده نشان دهد البته او ناگزیر به ایجاد تغییراتی در قسمت هایی از داستان نیز شده است. ماتاهاری زن افسونگری است که به اتهام جاسوسی علیه فرانسه برای آلمانی ها توسط جوخه آتش اعدام شد و داستان پیش رو از زبان خود او روایت می شود.
گزیده ای از کتاب
نمی توانستم گریه کنم. سنگ ها کنار پایم، در آب فرو می رفتند و گویی زندگی مارگاتا زله را برایم تداعی می کردند. اما من دیگر نمی خواستم او باشم، زنی که در چشمان همسر آندریاس نگاه کرد و همه چیز را دریافت. زنی که به من گفت تمام جزئیات زندگی ما برنامه ریزی شده است؛ متولد می شویم، به مدرسه و دانشگاه می رویم تا ازدواج کنیم. بعد شوهر می کنیم، حتی شده به بدترین مرد دنیا، فقط به خاطر این که دیگران نگویند کسی تو را نخواست. بچه دار می شویم، آن ها را بزرگ می کنیم و آخرین روزهای عمر را روی یک نیمکت می نشینیم و لحظه هایمان را به تماشای رهگذران می گذرانیم و وانمود می کنیم که تجربیات زیادی از زندگی داریم در حالی که نمی توانیم صدای فریاد قلبمان را خاموش کنیم که می گوید:
«می توانستی راه دیگری را انتخاب کنی.»
کتاب ماتاهاری اثری است از پائولو کوئلیو به ترجمه پروانه طاهری و چاپ انتشارات عطر کاج. در رمان پیش رو کوئلیو کوشیده است که زندگی ماتاهاری را بر اساس واقعیت به خواننده نشان دهد البته او ناگزیر به ایجاد تغییراتی در قسمت هایی از داستان نیز شده است. ماتاهاری زن افسونگری است که به اتهام جاسوسی علیه فرانسه برای آلمانی ها توسط جوخه آتش اعدام شد و داستان پیش رو از زبان خود او روایت می شود.
گزیده ای از کتاب
نمی توانستم گریه کنم. سنگ ها کنار پایم، در آب فرو می رفتند و گویی زندگی مارگاتا زله را برایم تداعی می کردند. اما من دیگر نمی خواستم او باشم، زنی که در چشمان همسر آندریاس نگاه کرد و همه چیز را دریافت. زنی که به من گفت تمام جزئیات زندگی ما برنامه ریزی شده است؛ متولد می شویم، به مدرسه و دانشگاه می رویم تا ازدواج کنیم. بعد شوهر می کنیم، حتی شده به بدترین مرد دنیا، فقط به خاطر این که دیگران نگویند کسی تو را نخواست. بچه دار می شویم، آن ها را بزرگ می کنیم و آخرین روزهای عمر را روی یک نیمکت می نشینیم و لحظه هایمان را به تماشای رهگذران می گذرانیم و وانمود می کنیم که تجربیات زیادی از زندگی داریم در حالی که نمی توانیم صدای فریاد قلبمان را خاموش کنیم که می گوید:
«می توانستی راه دیگری را انتخاب کنی.»
شما هم میتوانید در مورد این محصول نظر بدهید.
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.