توضیحات
کتاب یونیان یگانه جلد دوازدهم از سری کتاب های تاریخ ترسناک است به قلم تری دیری، ترجمه ی پیمان اسماعیلیان، تصویرگری مارتین براون و چاپ انتشارات افق.
اثرمصور پیش رو می کوشد با زبانی شیرین و طنز به ترسیم فضایی از دوران تاریخی افسانه های خدایان، قصه های قهرمانان، ایام جنگ و خون و دلاوری ها و … بپردازد و واقعیت هایی را بازگو کند که کمتر کسی از آن اطلاع دارد؛ همچنین با بیان اطلاعاتی جالب و شگفت مخاطب را با تاریخ و روزگاران آن دوران آشنا کند.
گزیده ای از کتاب
ده حقیقت حقارت بار
1-بچه ها برای کسب آمادگی جسمانی باید می دویدند، کشتی می گرفتند، حلقه و زوبین پرتاپ می کردند و تازه این ها مال دخترها هم بود.
2-دختر ها هم باید در مراسم مختلف و خدمت در معابد و جشن ها، بی زر و زیور حاضر می شدند تا به فخرفروشی و خودنمایی عادت نکنند.
3-رسم ازدواج نزد اسپارتی ها برای مردان جوان این بود که وانمود کنند عروسشان را به زور و با خشونت به خانه می برند. بعد از آن عروس هم زلف هایش را می چید و مثل مردها لباس می پوشید. داماد هم دوباره به ارتش ملحق می شد . برای سر زدن به نو عروسش باید از خدمت جیم می شد.
4-نوزادان را برای معاینه نزد پیرترین اسپارت ها می بردند. اگر به نظر سالم و نیرومند بود، پیران می گفتند: بگذارید زنده بماند. اگر هم ضعیف و رنجور به نظر می رسید آن را به کوهستان می بردند و همان جا رهایش می کردند تا بمیرد.
کتاب یونیان یگانه جلد دوازدهم از سری کتاب های تاریخ ترسناک است به قلم تری دیری، ترجمه ی پیمان اسماعیلیان، تصویرگری مارتین براون و چاپ انتشارات افق.
اثرمصور پیش رو می کوشد با زبانی شیرین و طنز به ترسیم فضایی از دوران تاریخی افسانه های خدایان، قصه های قهرمانان، ایام جنگ و خون و دلاوری ها و … بپردازد و واقعیت هایی را بازگو کند که کمتر کسی از آن اطلاع دارد؛ همچنین با بیان اطلاعاتی جالب و شگفت مخاطب را با تاریخ و روزگاران آن دوران آشنا کند.
گزیده ای از کتاب
ده حقیقت حقارت بار
1-بچه ها برای کسب آمادگی جسمانی باید می دویدند، کشتی می گرفتند، حلقه و زوبین پرتاپ می کردند و تازه این ها مال دخترها هم بود.
2-دختر ها هم باید در مراسم مختلف و خدمت در معابد و جشن ها، بی زر و زیور حاضر می شدند تا به فخرفروشی و خودنمایی عادت نکنند.
3-رسم ازدواج نزد اسپارتی ها برای مردان جوان این بود که وانمود کنند عروسشان را به زور و با خشونت به خانه می برند. بعد از آن عروس هم زلف هایش را می چید و مثل مردها لباس می پوشید. داماد هم دوباره به ارتش ملحق می شد . برای سر زدن به نو عروسش باید از خدمت جیم می شد.
4-نوزادان را برای معاینه نزد پیرترین اسپارت ها می بردند. اگر به نظر سالم و نیرومند بود، پیران می گفتند: بگذارید زنده بماند. اگر هم ضعیف و رنجور به نظر می رسید آن را به کوهستان می بردند و همان جا رهایش می کردند تا بمیرد.
امتیاز کاربران به: تاریخ ترسناک12 (یونانیان یگانه)(افق)






برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.