آخرین خنده ی دوتا خفن (پرتقال)

توضیحات کتاب آخرین خنده ی 2 تا خفن اثری است از مک بارنت/ جوری جان، به ترجمۀ امیرحسین دانشورکیان و چاپ انتشارات پرتقال. کتاب حاضر چهارمین جلد از مجموعه پرفروش دو تا خفن و مناسب برای سنین 9 سال به بالا است. نایلز و مایلز در اولین روز از آخرین سال حضور در مدرسه ی علوم و ادبیات یاونی ولی درحالی که در دفتر مدیر بارکین مشغول شنیدن حرف های عجیب و جالب او دربارۀ حقه بازی هستند ناگهان با خبر تلخی رو به رو می شوند و آن این است که از امروز به بعد برترند بارکین (کسی که به دنبال گرفتن انتقام از دو تا خفن است)، سرپرست و رئیس مدیر بارکین خواهد بود! گزیده ای از کتاب مدیر بارکین گفت: «می دونین، پسرها. یه چیزی درون من تغییر کرده. نه فقط رنگ کراواتم که خب بله، تغییر کرده، بلکه روحم که مثل کراوات عوض شده. طی دو سال گذشته، اتفاقاتی برای من افتاده، درون من افتاده که همسرم، خانم بارکین، می گه برای خیلی از مردهای هم سن و سال من می افته. اما به نظرم اشتباه می کنه. چون اتفاقاتی که برای من افتادن نامعلوم هستن. ماشین من بالای پله ها پارک شده بود، مایلز، و در پرتو کشفیات اخیر دارم دوباره به این نتیجه می رسم که کار تو بود، و هنوز هم نمی دونم چطوری این کار رو کردی.» مایلز گفت:«من این کار رو نکردم.» «ضمنا، یادتونه رفته بودم مرخصی اجباری نامحدود؟ به لطف شما دو تا بی کار شده بودم، اما بعد دوباره اومدم سر کار، سر همین کار، باز هم به لطف شماها. یه بار هم که وسط جنگل افتادم توی یه گودال عمیق که آغاز یه ماجراجویی تابستونی بود! حرفم اینه که ما سه نفر اتفاقات زیادی رو پشت سر گذاشتیم. به هم پیوند خوردیم؛ من، تو و تو. از خیلی جهات می شه گفت انجمن دو تا خفن ها…» نایلز گفت: «دوتا خفن.» … دوتا خفن، مثل یه پیله، یا یکی از اون اسباب بازی ها… اسمشون چی بود… همون هایی که کلی فیلم ازشون ساختن… تبدیل شوندگان رو می گم، به انجمن بزرگ تری تبدیل شده، انجمنی با همون شیوه ی نام گذاری: سه تا خفن!» نایلز گفت: «اممم.» «و می شه گفت… خودم دارم می گم… که من هم به یه آدم دیگه تبدیل شدم! منی که قبلا یه مدیر قدرتمند بودم، تصمیم گرفتم امسال مدیر جدیدی بشم، دوباره با همون شیوه ی نام گذاری…» مایلز گفت: «اممم.» «یه مدیر حقه باز!»